۱۳۹۹ مهر ۸, سه‌شنبه

شاهزاده رضا پهلوی چه می گوید ؟

 

سال های درازی به قدمت حدود ۳۰ سال است که ایشان را از نزدیک می شناسم، انسانی است خوش فکر، خوش صحبت، بذله گو و دموکرات، شخصیتی است که بدون تردید با کوله باری از گذشته و دنیایی که در آن زندگی می کند بدلیل پدر و پدر بزرگش او را وا داشته است که به دوست داران و اطرافیانش پاسخ و امید بدهد.

او شخصیتی شناخته شده در داخل و خارج از کشور و در سطوح بین المللی است که عملکرد چهار دهه گذشته جمهوری اسلامی نیز توقع و انتظار از او را بیشتر و بیشتر کرده است.

شاهزاده رضا پهلوی در جهت پاسخ گویی و نگرانی هایی که در رابطه با جمهوری اسلامی و انتظارات اطرافیانش دارد در گذر حداقل بیست سال گذشته چندین و چند بار اقدام به ملاقات با بعضی افراد و گروهها و سازمان های متعدد و متفاوت داشته است و چندین و چند نهاد و سازمان زیر نظر و تحت حمایت ایشان ایجاد و بی سرانجام رها شده اند. این پیام و این درخواست اتحاد و همدلی در زیر عنوان – پیمان نوین – آخرین آنست که از همگان خواسته است که برای گذر از جمهوری اسلامی با هم متحد شوند که بنظرم بمانند دیگر پیام ها، بسیار با ارزش و لازم است ولی بلافاصله این سوال در ذهن متبادر می گردد که چرا در بیست سال گذشته این پیام ها اثر گذار نبوده و همچنان جمهوری اسلامی بر جای خود ایستاده است و چرا این پیام <<پیمان نوین>> این بار باید اثر گذار باشد؟

اینکه امروز وضعیت در ایران خراب است، اینکه امروز وضعیت اقتصادی آشفته است، اینکه امروز حقوق بشر در ایران نقض می شود و اینکه کارگران بیکار و مردم در زیر خط فقر بسر می برند و غیره...،هیچکدام راه گشای این اتحاد نخواهد بود و واقعیت را مردم در داخل ایران بیشتر از همه تجربه می کنند.

پیش از اینکه بازهم افراد و گروه هایی در مقابل دوربین ها و میکروفن ها بنشینند و به به و چه چه کنند بهتر است با یک ریشه یابی گسترده بدلایل انجام نشدن این اتحاد در گذر ۴۲ سال گذشته بپردازیم. چه عواملی مانع اتحاد و براندازی رژیم جمهوری اسلامی است؟ آیا همچنان کسی بدنبال وعده ها و لبخندهای خاتمی و روحانی نشسته است؟ جامعه امروز ایران در اوج ناآرامی و نگرانی و در فشار بیش از اندازه در فقر و بدبختی بسر می برد و در انتظار راه چاره ای از جان خود مایه گذاشته است.

شاهزاده رضا پهلوی بسیار خوب می داند و نیاز به این سوال نیست که مردم در کدام طرف ایستاده اند. پاسخ آشکار اینست که مردم در مقابل رژیم و برای نجات ایران ایستاده اند که بیشترین گواه آن شجاعت و شهامت و از جان گذشتگی در دیماه ۹۶ و آبان ۹۸ است که همچنان ادامه دارد.

آب را صدبار هم بجوشانیم در همان صد درجه به جوش خواهد آمد و نیازی به تکرارش نیست، شاید بهتر باشد شاهزاده رضا پهلوی بیشتر با خودش بیاندیشد که چرا و با وجود اینکه ایشان مطرح ترین شخصیت اپوزیسیون جمهوری اسلامی هستند نه مردم بدعوت ایشان برای حضور در میادین شهرها پاسخی می دهند و نه اپوزیسیون وقعی می گذارد.

ولی چه باید کرد ؟

پیشنهاد من که سالها پیش نیز با ایشان در میان گذاشته بودم این بود که ایشان دارای ویژه گی ها است که می تواند برای اتحاد و همبستگی اپوزیسیون و مردم ایران مفید واقع شوند، یکی از این ویژه گی ها پدر و پدر بزرگ ایشان هستند که بدون تردید و با وجود اشتباهات سیاسی خدمات گسترده ای در ایران معاصر داشته اند و این خود دست مایه بسیار بزرگی است که ایشان می تواند از آن استفاده کند و حداقل طرفداران سلطنت را گرد هم آورد و از این آشفتگی و سر در گمی نجات دهد و از پراکندگی آنان و ده ها و ده ها گروه مشروطه خواه و سلطنت طلب جلوگیری کند.

از آنجاییکه ایشان بحق وارث تاج و تخت هستند می توانند با ارایه برنامه ای مشخص و منسجم جایگزینی برای جمهوری اسلامی ترسیم نمایند. در آن زمان است که من جمهوری خواه، با احترام فوق العاده بر هموطنانم که مشروطه خواه و سلطنت طلب هستند می توانم با دیگر جمهوریخواهان بر اساس بنیاد دموکراسی از مردم بخواهیم که بیایند و بین برنامه و اصول و روش جمهوری خواهان و یا اصول و برنامه پادشاهی خواهان انتخاب کنند. انتخاب نهایی بطور قطع با مردم خواهد بود.

من با احترام، این بار هم یادآوری می کنم تا زمانیکه مردم ندانند جمهوری خواه چه می گوید و پادشاهی خواه چه برنامه ای دارد و بطور مدون و منسجم در اختیار آنان گذاشته نشود دیگر با نصیحت و اینکه جمهوری اسلامی جنایتکار است و و دموکراسی خوب است، با هم باشیم بهتر است تا با هم نباشیم و حرف های قشنگ زدن هیچ راهی به هیچ جایی برده نخواهد شد، دوران خمینی و نصیحت هایش به سر آمده است که آن هم به تجربه تلخی به قیمت از دست دادن دار و ندار و جان و مال مردم انجامیده است.

اگر شاهزاده رضا پهلوی در این فکر است که پیمان نوینی را ارایه دهد بهتر این خواهد بود که در مرحله نخست تکلیف خودش را با خودش و طرفدارانش روشن کند. اینکه من شهروند هستم و قدرت سیاسی نمیخواهم تا به امروز راهگشا نبوده و نخواهد بود. از میانه دیوار باید بر خواست و یکطرف را انتخاب کرد.

حسین لاجوردی
پاریس - ۸ مهر ۱۳۹۹ برابر با ۲۹ سپتامبر ۲۰۲۰