"کنفرانس پراگ"،
فرخ نگهدار و جواد خادم
وزارت
اطلاعات رژیم جمهوری اسلامی بلافاصله پس از "کنفرانس پراگ" بیانیه ای را
انتشار داده و مدعی شده است که اتحاد در میان اپوزیسیون جمهوری اسلامی غیر ممکن
است. اجازه دهید منهم که سالهای درازی از عمرم را با امید و آمال و آرزوی رسیدن به
جامعه ای آزاد و دموکراتیک و در سه دهه اخیر برای نبودن کامل جمهوری اسلامی در
تمامیت، کلیت و موجودیت آن گذرانده ام نیز اعلام دارم که امکان اتحاد و یکپارچگی در میان اپوزیسیون جمهوری اسلامی تا
زمانیکه شارلاتانیزم در جای صداقت نشسته است و بی اعتمادی و گسترش آن بر جایگاه
اعتماد مردم قرار گرفته است و گروهی با دریوزگی در انتظار " امریکا و انگلیس
" هستند راه بجائی نخواهد برد.
کنفرانس
و معنا و مفهوم آن
کنفرانس
ها همیشه بر دو وجه اصلی اعلام موجودیت می کنند، نخست برای شناخت بیشتر پدیده ای
که برای برگزارکنندگان ناشناخته است و سپس در جهت نتیجه ای که از شناخت آن پدیده
ایجاد و اعلام می گردد.
کنفرانس
ها اگر نخواهند پنهانی برگزار گردند معمولا باید از سوی اُرگان های خاصی که مورد
شناخت جامعه قرار دارد اعلام شود. بعنوان مثال، از سوی دانشگاه ها، سازمان های
مورد شناخت جامعه، دولت ها و...
نحوه
اعلام همیشه بدین شکل است که برگزارکنندگان از یکسال، دوسال ...، اعلام می کنند که
برای اهداف مشخص زیر از صاحبنظران و...، دعوت می نماید که نخست خلاصه مقاله خود را
تا تاریخ مشخصی اعلام و چنانچه مورد تصویب کمیته برگزاری کنفرانس قرار گیرد مقاله
اصلی خود را اعلام دارد[1].
در مورد
ترتیب انجام کنفرانس، زبان کنفرانس، مسائل مالی، محل اقامت و هتل ها وغیره هم به
روشنی، ریز امکانات را مطرح می نمایند.
"کنفرانس پراگ"
واژه
کنفرانس، شهر زیبای پراگ، واژه دموکراسی، واژه اتحاد، گفتگو، انتخابات آزاد و
همینطور واژه های اصلاحات، حکومت قانون، جامعه مدنی و بسیاری از این قبیل را نه می
توان زیبا ندانست و نه می توان با آن مخالفت کرد، تنها می توان و باید تا جائیکه
ممکن است جلوی تجاوز به این واژه ها را گرفت.
- در
"کنفرانس پراگ" هیچیک از ویژه گی های کنفرانس وجود ندارد،
- از
پیش اعلام نمی شود بلکه درگوشی و یواشکی از چند نفر که باید حضور داشته باشندواعتراضی
هم نداشته باشند (اگر هم داشته باشند تنها 2 دقیقه و نه بیشتر وقت صحبت دارند)
دعوت می شود و از آنان نیز خواسته می شود که تا انجام کنفرانس با کسی صحبت
نکنند.
- دعوت
کننده مشخص نیست و تحت عنوان برگزار کننده اعلام می شود.
- از
نظر مالی مشخص نیست و تنها دو تاجر که بسیار انسان های خوش قلبی هستند و تنها شرط آنها
اینست که نام آنها اعلام نشود.
- در
کنفرانس های علمی سخنرانان و شرکت کنندگان در کنفرانس مشخص و اعلام شده هستند
و بطور معمول هزینه های شرکت خود را چه از سوی خود و چه از سوی اُرگان معرفی
شونده پرداخته می گردد.
- کنفرانس های استکهلم، بروکسل و پراگ تنها کنفرانس هائی در جهان
هستند که نه تنها هزینه سخنرانان که هزینه های تماشاچیان را نیز از جهت
پرواز، اقامت در هتل، خورد و خوراک و...، تامین می نماید.
- در
کنفرانس ها افراد صاحبنظر در مقاله خود و موضوع کنفرانس صحبت می کنند و سپس
در آخر کنفرانس نتیجه گیری می شود.
در سه
کنفرانس زنجیره ای، رویا پردازی، نصیحت و گستردگی فرهنگ و تمدن و تاریخ درخشان
ایران بجای مسائل حاّد روز ایران بعنوان قطعنامه آمده است چرا که هدف انجام و
نتیجه گیری پایان، اینگونه که پیداست برای مردم نباید گفته شود.
من یک
لحظه تردید ندارم تعدادی از تماشاچیان با
نیت آزادی و دموکراسی در این کنفرانس ها و خاصه در پراگ شرکت داشته اند و آخرین
آمار را بیشتر از 100 نفر نوشته اند ولی این سوال اساسی وجود دارد که برای خود
آنها نتایج و قطعنامه این دو روز چه بود ؟
لازم به یادآوری است درحالیکه شعار محوری در این نشست "انتخابات
آزاد" بوده است، مسوولین و برگزار کنندگان حتا نپذیرفته اند که این انتخابات
پس از سرنگونی حکومت جمهوری اسلامی برگزار گردد.
واقعیت اینست که تکلیف بسیاری از ما با وزارت اطلاعات و آقای فرخ نگهدار
بسیار روشن است،
- تکلیف
ما با آقای جواد خادم و آن تاجران دلسوز و مهربان ایرانی مشخص نیست؛
- تکلیف
ما با آقای دکتر شهریار آهی و گذشته و امروزشان مشخص نیست؛
- تکلیف
ما با آقای سازگارا و گذشته و امروزشان مشخص نیست؛
- تکلیف
ما با آن چریک اکثریتی - توده ای روشن نیست؛
- تکلیف
ما با آن مدعی رهبری در کردستان، گاهی سلطنت طلب، گاهی اصلاح طلب، گاهی سبز و
نیمه ای دیگر انحلال طلب مشخص نیست.
وزارت
اطلاعات و فرخ نگهدار تکلیف و نیت شان کاملن روشن و مشخص است، یکی می خواهد رژیمش
را حفظ کند و دیگری می خواهد از قِبل ماندن آن رژیم منافعش را.
از سوئی
دیگر این حق تمامی برگزار کنندگان است که بخواهند در موقعیت بسیار بحرانی امروز
ایران از آب گل آلود استفاده کرده و خود را به اَبر قدرت ها بیشتر معرفی کرده و
آمادگی و کاندیتاتوری خود را برای "چلبی" و "کرزای" شدن اعلام
دارند ولی آیا این تصور وجود دارد که مردم ایران که برخلاف عراق و افغانستان و
دیگر کشورهای حوزه "بهار عربی" تجربه ای صد
ساله را اندوخته و برایش مبارزه و ایستادگی کرده اند نیز خواهند پذیرفت ؟
من با تمام وجودم و همانگونه که همیشه نیز اعلام داشته ام تنها راه نجات
و آینده ایران را ایجاد اعتماد و راه رسیدن بدان را در جلوی مردم ظاهر شدن، بر
خلاف شعارها و ادعاها، هراس نداشتن از مردم و پاسخ گفتن به سوالات مردمی می دانم
که بدون تردید صاحبان اصلی این مملکت هستند.
حسین لاجوردی
پاریس – 10 آذر 1391
30 نوامبر 2012