زن، زندگی آزادی، امیدِ بسیار نزدیکِ تمامیِ ایرانیان
زن، زندگی آزادی،
امیدِ بسیار نزدیکِ تمامیِ ایرانیان
ایران آبستن تحولات بسیار گسترده ایست. عقربه های ساعتِ تغییر
با چنان شتاب و عجله و سرعتی سرسام آور به جلو می روند که حاکمانِ حکومت ننگین
جمهوری اسلامی را به حیرت وا داشته است که چگونه این دختران و زنان و جوانان ایران
عزم خود را جذب کرده اند و برای باز پس گرفتن ایران و با حرکتی منسجم بسوی آزادی ایران
لحظه ای درنگ را جایز نمی شمارند.
این زنان و جوانانی که می خواهند «ایران رو پس بگیرند» کیستند؟
بر اساس آمارهای نه چندان دقیق رژیم، این مجموعه که از یازده
سال تا حدود چهل سال دارند و در اوج نوجوانی و جوانی هستند حدود ۳۰ میلیون نفر و
بعبارتی از هر سه نفر جمعیت یک نفرِشان در این گروه سنی قرار گرفته است. مجموعه ای
که تلاش دارد حتا با در دست گرفتن بزرگترین سرمایه زندگیش که « جانِ » پُر ارزشش
است تا سرنگونی این رژیم جنایتکار و غارتگر از پای ننشیند و با «زن، زندگی آزادی»،
اقتدار زن، آرزوی آزادی ۱۰۰ ساله و معنا و مفهوم زندگی را به مردم ایران بازگرداند.
این مجموعه فرزندان و خواهران و برادران فعالان جنبشِ
دانشجوئی در سال ۱۳۷۸ هستند که امروز با ناامیدی و سرخوردگی از اصلاح طلبان به پا
خواسته اند که تجربه های خود را در اختیار نسل های زن، زندگی آزادی بگذارند و به
گفته بهاره هدایت که یکی از فعالان دوران فریب و نیرنگ خاتمی و بهمراه مجید توکلی
ها، ضیا نبوی ها و…، امروز با شجاعت و شهامت ضمن اعلامِ اشتباهاتشان می گویند
اصلاحات مُرده است، انقلاب ناگزیر و سرنگونی این نظام حتمی است و این همان تجربه
ایست که پشتوانه زن، زندگی آزادی شده است.
فرزند افسردگی و ناامیدی دوران خاتمی، امید و سرزندگی و شادیِ
امروزِ این نسل است که زن،زندگی آزادی را شکوفا کرده است.
جنبش زن، زندگی آزادی تاکنون هزینه های سختی را متحمل شده
است از سرکوب و خشونت، مسمومیت ها، کشتارها و اعدام ها، خودکشی های پس از زندان و
نقص عضوها تا آخرینش که قتل جواد روحی در زندان بوده است. امروز و در سالروزِ زن،
زندگی آزادی و به رغم هزینه های بسیار سنگین این حکومت ناکارآمد که زنان و جوانان
ایران بدان ناآگاه نیستند، همچنان برای از میان برداشتن این حکومت از هیچ تلاشی
فروگذار نخواهند کرد.
دختران و زنان و جوانان ایران که عزم خود را برای سرنگونی این
حکومت و باز پس گیری ایران جزم کرده اند از همه ایرانیان می خواهند در به ثمر
رساندن این رهائی وبرابری و آزادی که خواست تمامی ایرانیان است همراه و همگام و
پشتیبان باشند دختران و زنان ما از جوانان ایران نه حمایت که همبستگی طلب می کنند.
اگر امروز اعتراض های خیابانی کمتر شده است، فکر نکنیم که
آنها تسلیم سرکوب، خشونت، قانون و قانون گذاران شده اند. باور کنیم که هر یک روسری
که از سر هر یک از دختران و زنان ما برداشته میشود سمبل جماعتی کثیر از زنان و
دختران آزاده ایست که شجاعانه، جان در دست، در کف خیابان قهرمان آزادی شده اند.
آخرین لحظه تاریکی حلول روشنائی و خورشید است و امید های
همه ما برای لحظه های رهائی روشن و پا برجا.