من مثبت نگاه می کنم
گفتگوی اختصاصی شاهزاده رضا پهلوی با شاهین نجفی را من مثبت نگاه می کنم.
در این مصاحبه نکات بسیار دقیق و روشنی و برای چندمین
بار و این مرتبه با تاکید بیشتری مطرح شد. ایشان در این مصاحبه بازهم اعلام داشتند
که تا مرحله آزادی مردم ایران و آنهم با شرایط خاص خودشان همراه خواهند بود، ایشان
به روشنی و بدون کوچکترین تعارف و اما و اگری گفتند و من نقل قول میکنم:
" من بدون رودربایستی
و صاف و پوست کنده باید بگویم، برای من مسوولیت تاریخی وجود ندارد، من مبارزه می
کنم که یه روزی هم میهنانمون آزاد بشن ولی در نتیجه آزاد شدن آنها من نمی خواهم
اولین قربانی این آزادی باشم و به هیچ قیمتی حاضر نیستم این آزادی را که دارم از
دست بدهم."
ایشان با صراحت اعلام کردهاند که تا این ایستگاه خواهند
بود و بیشتر ادامه نخواهند داد. این هدف و دیدگاه شخصیتی است که شاهزاده رضا پهلوی
نام دارد، چه گروهی از هواداران ایشان برایشان خوشایند باشد و یا برای گروه دیگری
قابل پذیرش و قبول واقع نشود.
شاهزاده رضا پهلوی به روشنی می گوید «مسوولیت تاریخی
برایش معنا ندارد» ایشان به تاریخ آزادیخواهی و گذر از استبداد در جهان ناآگاه
نیست و خوب می داند که رسیدن به آزادی بهای سنگینی را طلب می کند. ایشان خوب می
دانند که آزادی نهالی است که با خون قربانیانش آبیاری می شود، قربانیانِ راه آزادی
شرف و انسانیت و جان و مال خود را ارمغان راهِ آزادی نمودند و جان خود را ودیعه
این راه پُر افتخار کردند.
ارزش و شناسهِ آزادی همیشه خون بوده است و همیشه هم خون
خواهد بود، معنا و مفهوم آزادی همیشه در جرات، شهامت و "قربانی" شدن
است. از دست رفتن جان های عزیز بسیارانی به مانند مهساها، نیکاها و ساریناها این
درس تلخ تاریخ را به ما یادآوری کرده است. جان هیچکس عزیزتر از دیگری نیست. پس اگر
معنا و مفهومش را نمی شناسیم، لکه دارش نکنیم.
آنکه روز فتنه میزد دست و
پا در خون خود
فرق دارد با تماشاگر کز
آنجا می گذشت
تاریخ آزادی های سیاسی در جهان، تاریخی به حجم تمامی
تاریخ جهان دارد ولی اگر به تاریخ مدرن و معاصر آزادی در جهانِ امروز نگاه کنیم و
پس از جنگ بین المللی دوم - 10 دسامبر 1948 - اعلامیه جهانی حقوق بشر را مبنا قرار
دهیم این سوال اساسی وجود دارد که چرا پس از گذر از 75 سال از میان حدود 200 کشور
تنها حدود 10% از آنها به یک دموکراسی نسبی دست یافته اند و علل و عواملش کدامند.
«آزادی» و با مفهوم بیشتر جهانی شدنش با منشور جهانی
حقوق بشر شکل گرفت. 30 ماده اعلامیه جهانی حقوق بشرِ سازمان ملل متحد هر یک به
شکلی و بعبارتی بَر «آزادی» تاکید دارند. افراد بشر از بدو تولد تا لحظه مرگ با
خواست ها و نگرش های متعدد و متفاوت به دنبال آزادی هستند و در راه بدست آوردنش امکان
دارد بهای سنگینی نیز بپردازند. اما مبانی و مفاهیم آزادی، بسیار فراتر از 30 ماده
اعلامیه جهانی حقوق بشر است.
این دست نوشته بیشتر برای رسیدن بدین پاسخ است که ما
ایرانیان، ما مردمی که بیشتر از 100 سال است برای رسیدن به آزادی تلاش های بسیار
انجام داده ایم چرا تا کنون به یک آزادی نسبی دست نیافته ایم.
دلایل و علل گوناگونی را می توان در این زمینه بر شمرد.
دلایل فرهنگی، اخلاقی، توهمات، خود بزرگ بینی ها، بی اعتمادی ها، فریب و خُدعه و
نیرنگ های رایج، بی مسوولیتی های جمعی و یا به گفته منتسکیو فیلسوف فرانسوی علل
سرزمینی و آب و هوا و …
امروز و بیشتر از 100 سال مبارزه و ایستادگی در مقابل
این حکومت سیاه و ننگین بدین جا رسیده ایم. تاریخ 45 ساله و مبارزات همه جانبه
خودمان نیاز به بازگویی ندارد که همه بدان واقفیم، به دنبال راه گریزی باشیم که از
این دوران و این دالان وحشت نجات پیدا کنیم.
باورم بر اینست که راه رهایی و خروج از این بُن بَست،
امروز بیشتر از همیشه هموار شده است.
به رَغم تلاش های بسیاری که تا کنون از سوی هموطنان مان
در داخل و خارج از ایران و با تفکرات و ایدئولوژی های متعدد و متفاوت وجود داشته
است - و همه هم قابل احترام است - لازم است که یک مجموعه فکری جمهوری خواه با
مواضع مشخص خود، بدون کوچکترین خجالت و رودربایستی، با ارائه برنامه های دقیق و
روشن و بطور مشخص اعلام دارد که با وجود تمامی مخاطرات و دسیسه های حکومت ننگین
جمهوری اسلامی و سیاست های خارجی، برای آزادی ایران اعلام موجودیت می نماید.
این مجموعه باید با واقع بینی به تواناییهای آقای رضا
پهلوی اَرج بگذارد و اعلام دارد که پیشنهاد می نماید که ایشان تا سرنگونی نظام
ننگین جمهوری اسلامی همانگونه که خود می خواهند به عنوان یک فرد و نه بیشتر در
کنار این مجموعه قرار گیرند و پس از سرنگونی این رژیم به پیشنهاد این مجموعه به
مجلس موسسان آینده به عنوان سفیر ایران در سازمان ملل متحد - که بیشترین صلاحیت را
نیز دارا هستند - و برای دفاع از حقوق مردم ایران منصوب گردند.
یادآوری این مهم شاید نیاز به تکرار نداشته باشد که
مجموعه فکری اشاره شده با احترام به رای و انتخاب مردم و تصمیم مجلس موسسان برای
انتخاب نوع حکومت آینده - با حفظ دیدگاه های خود - و برای رسیدن به آزادی و
دموکراسی سَر تعظیم فرود می آورد.
راه نجات ایران و داشتن ایرانی که برای فرزندانش افتخار
و هویت به بار آورد تنها با فکری بلند و نگرشی ژرف و آینده نگر امکان پذیر است.
هموطنان عزیزم درخواست تشکیل یک «مجموعه فکری» در موقعیت
حساس امروز ایران را، هشداری بسیار ضروری می دانم که قادر خواهد بود در آینده و
سرنوشت امروز و فردای ایران تاثیر گذار باشد.
ایران فرزندانش را صدا کرده است، پاسخگویش باشیم
حسین لاجوردی
پاریس آذر 1403