۱۴۰۴ آذر ۲۶, چهارشنبه

تاق بحران : اتاق بحران چیست و چه زمانی تشکیل می‌شود؟


اتاق بحران
اتاق بحران چیست و چه زمانی تشکیل می‌شود؟

بحران، در معنای لغوی، به وضعیت آشفتگی و تغییر ناگهانی حال بیمار تب‌دار گفته می‌شود؛ و در معنای اجتماعی–سیاسی، به آشفتگی عمیق و اختلال بنیادین در اوضاع یک کشور اطلاق می‌گردد.

در هر دو معنا، پاسخ عقلانی به بحران، تشکیل «اتاق بحران» است:
در مورد بیمار، کمیسیونی پزشکی که وضعیت را لحظه‌به‌لحظه رصد کرده و تصمیم‌های فوری و تخصصی اتخاذ می‌کند؛
و در سطح اجتماعی–سیاسی، گردهم‌آیی سیاست‌مداران و کارشناسان حوزه‌های مختلف که تحولات را به‌صورت مستمر بررسی کرده و راه‌حل‌های عملی برای مهار و عبور از بحران ارائه می‌دهند.

تشکیل اتاق بحران، در همه کشورهای جهان—چه دموکراتیک، چه در حال توسعه و حتی در نظام‌های ناکارآمد—رویه‌ای شناخته‌شده و ضروری در مواجهه با شرایط اضطراری است.

در تاریخ ایران نیز، از دیرباز، پادشاهان در بزنگاه‌های حساس از بزرگان و صاحب‌نظران کشور—فارغ از نزدیکی یا وابستگی آنان به دربار—دعوت می‌کردند تا دیدگاه‌ها و پیشنهادهایشان برای برون‌رفت از بحران شنیده و بررسی شود.

امروز، پس از گذشت ۴۷ سال از حاکمیت ویرانگر و جنایت‌بار جمهوری اسلامی، ما ایرانیان—فارغ از هر ایدئولوژی، گرایش سیاسی یا اختلاف فکری—در نقطه‌ای ایستاده‌ایم که چاره‌ای جز اقدام مسئولانه نداریم.
اتاق بحران، پاسخی است به شرایط اضطراری؛
نه حزب است، نه سازمان، نه جبهه سیاسی؛
در آن، هیچ‌کس رئیس یا فرمانده دیگری نیست؛
و هدف آن نه تعیین شکل حکومت آینده است، نه انتخاب رئیس‌جمهور یا پادشاه.

اتاق بحران زمانی شکل می‌گیرد که مسائل حاد و غیرقابل‌مهار، موجودیت جامعه و کشور را تهدید می‌کند—و امروز، دقیقاً در چنین وضعیتی قرار داریم.

از یک‌سو، حکومتی نالایق که نزدیک به نیم قرن با ایدئولوژی استبدادی و غارت همه‌جانبه، ایران را به مرز فروپاشی کشانده است؛
و از سوی دیگر، انزوای کامل در سیاست خارجی، به‌گونه‌ای که حتی در میان ۵۷ کشور مسلمان نیز برای خود همراهی باقی نگذاشته و دشمنی با ایران به یکی از جدی‌ترین چالش‌های بین‌المللی بدل شده است.

با هر معیار عقلانی که بنگریم، زمان آن فرا رسیده است که
بی‌اتهام‌زنی،
بی‌شعار و هیجان،
و بدون تحمیل نسخه‌ای برای آینده،
برای حفظ جان مردم و موجودیت کشور، به فکر تشکیل اتاق بحران باشیم—پیش از آنکه زمان بیش از این از دست برود.

من آنچه شرط بلاغ است با تو می‌گویم؛
تو خواه از سخنم پند گیر، خواه ملال.

ایران فرزندانش را صدا کرده است.
پاسخگویش باشیم.