۱۴۰۲ دی ۲۱, پنجشنبه

از ویدا و سپیده تا رویا و رویا حشمتی های دیگر

 از ویدا و سپیده تا رویا و رویا حشمتی های دیگر،



https://t.me/Hossein_Ladjevardi/530

 رویا حشمتی را ۷۴ ضربه شلاق زدند و یک نفر از اصلاح طلبان باقی مانده، و نه رهبرشان، هم اعتراض کرد! اعتراضی دیرهنگام چرا که ما این اعتراض را ۲۳ سال پیش در انجمن پژوهشگران ایران به حکومت جمهوری اسلامی و سازمان های بین المللی ارسال داشته بودیم: «جامعه زمانی به فساد و تباهی کشانیده می شود که قوانین حاکم بر آن، با جامعه خوانایی نداشته و مسئولین آن هم، توانایی پاسخگویی به نیازهای مردم را نداشته باشند.»[1]

 امروز ما با درماندگی حکومت جمهوری اسلامی مواجه هستیم، حکومتی که در درماندگی و فروپاشی مطلق قرار گرفته و تصورش بر اینست که با شلاق زدن رویا حشمتی ها نظام را از فروپاشی نجات خواهد داد، غافل از اینکه این ۷۴ ضربه شلاق را بر پیکر نیمی از جمعیت ۹۰ میلیون نفری ایران زده است.

 سردمداران و جامعه شناسان حکومتی بطور قطع خوب می دانند که بَر سَر شاخ نشسته اند و بُن می برند، ولی راه دیگری هم باقی نگذاشته اند. آنها خوب می دانند که «زن، زندگی آزادی» گریبانشان را رها نخواهد کرد. آنها خوب می دانند که رویا نماینده یک قِشر و طبقه اجتماعی است که ایستاده است، برای برابری مبارزه می کند و دیگر تن به تبعیض و حقارت و بی هویتی نخواهد داد، و تا سرنگونی این حکومت سیاه و ننگین راهش ادامه دارد، نمی هراسد و شلاق، خشونت و سرکوب و زندان و اعدام قرون وُسطایی شما را هم به هیچ می انگارد.

 نرگس محمدی و جایزه نوبل هم همین معنا و مفهوم را داراست چرا که برنده جایزه نوبل هم تا به امروز تمامی تلاشش بر این بوده است که به جهانیان بگوید بر سَر زنان و دختران ایران چه آورده اند. وظیفه و مسئولیتی که تا کنون به دست دختران و زنان مبارز ما به دُرستی و به روشنی به خوبی انجام شده است و تقدیر آفرین بوده است.

 شاید و یا باید ما هم در اپوزیسیون به خودمان بیاییم و کارنامه هایمان را بازهم بررسی کنیم که آیا در ۴۵ سال گذشته با تمامی تلاش هایمان گام مثبتی برداشته ایم؟ و اگر پاسخ منفی است امروز نه به دنبال پادشاهی و جمهوری و فدرالیسم و…، نه شیعه و سُنی و بهایی و یهودی و تُرک و کرد و بلوچ و عرب و …، بَل با یک هدف مشخص که نبود این حکومت ننگین و به دنبال جایگزینش با آزادی و برابری باشیم.

 به هوش باشیم، امروز جمهوری اسلامی در یکی از بحرانی ترین دوران ۴۵ ساله خود به سَر می برد، نه راه پس دارد و نه راه پیش. در داخل خود با بُحران های متعدد و متفاوت خود دست به گریبان است و هیچگونه پاسخی ندارد و در صحنه منطقه ای و جهانی نیز با چهره و عملکرد تروریستی اش بر همگان آشکار گشته و می رود که بازهم فاجعه دیگری بر ایران و ایرانی حاکم کند.

 بُحران، زندگی تمامی ما ایرانیان در هر کجای این کُره خاکی هم که باشیم در بَر گرفته است و از آن رهایی نخواهیم داشت. فراموش نکنیم، بحران غزه و اوکراین تنها به همان به غزه و اوکراین منتهی نمی گردد، بُحرانی جهانی است که آوارش می تواند ما را نیز در بَر بگیرد.

 بازهم به هوش باشیم و به دنبال پاسخ سوالی برای خودمان و آنهم نقش و برنامه اپوزیسیون برای امروز و فردای ایران و حمایت از تلاشگرانی باشیم که در ایران بزرگترین سرمایه خود یعنی جانشان را بر کف دست گرفته اند.

 ایران فرزندانش را صدا کرده است، پاسخگویش باشیم.

 حسین لاجوردی

پاریس - ۲۱ دی ۱۴۰۲

کار زیبا و پر معنای گرافیک - به یاد دیگر دختر ایران حدیث نجفی
@morteza_aala

[1] شلاق زدن در ملا عام، سنگسار، اعدام و ترور کارنامه ورود جمهوری اسلامی به قرن بیست و یکم – ۲۴ مرداد ۱۳۸۰