۱۴۰۲ آبان ۱۶, سه‌شنبه

ناقوس مرگ به صدا در آمده است، آیا این کابوس را پایانی نیست؟

آیا ما کابوس می بینیم؟


آیا منطقه ما خود دچار کابوس شده است؟


آیا در بیداری ما اتفاقاتی در حال جاری شدن است؟


آیا ما هم به عنوان یک انسان صدای ناله و ضجه و هوار هوار های انسان هایی را نمی شنویم که نامشان مادر، پدر و خواهر و برادر و…، است که برای عزیزانشان ضجه می زنند؟ 


آیا می دانیم در درون این انسان ها چه شیون و غوغا و فغانی وجود دارد؟


آیا ناله های آنها را می شنویم ؟


از قفس ایدئولوژی های خود بیرون بیاییم. انسانی که ضجه می زند تفاوت نمی کند پیر است، جوان است، ایرانی است،‌ اسراییلی است، فلسطینی است و یا امریکایی و فرانسوی. 


ضجه معنی شیون و زاری انسانی است که دستش از همه جا کوتاه است و به دنبال فریاد رسی است، فریاد و ضجه و شیون درون و برون او را چه کسی پاسخ می دهد؟


نادانی، ناآگاهی و یا بی توجهی یکی از بزرگترین و منفی ترین ویژگی های انسان هاست، ما معنا و مفهوم و ارزش اعداد و ارقام را نمی دانیم و نمی فهمیم و در این زمینه اگر نُخبگان و برگزیدگان جامعه نیز آن را نادیده بگیرند فاجعه آغاز می گردد.


جنگ و انسان کُشی برای ارضای شخصی و جاه طلبی های بی انتهای رهبرانی است که برای به کُرسی نشاندن تمایلات بی خردانه و رزیلانه خود دست به کشتار جمعی انسان ها می زنند و غافل از اینکه دنیای تاریک و سیاهی را برای انسان هایی که هیچ تقصیری جز اینکه در زندان این زندانبانانِ جهل و سیاهی گرفتار آمده اند.


امروز این شیپور جنگ نه تنها در خاورمیانه که برای تمام جهان به صدا در آمده است و این بار و در قرن بیست و یکم و پس از دو جنگ خانمان برانداز و خانمان سوز جهانی اول و دوم و با میلیون ها کشته که بالغ بر ۵۰ تا ۷۰ میلیون نفر و عواقب آن برای خانواده های آنان که چندین و چند برابر کشته های جنگ بود و معلولان بی شماری که بر جا گذاشت، یکبار دیگر جهان را تهدید می کند.


امروز دو برادر تنی و هم خون یکی مسلمان و یکی یهودی در حال برافروختن این جنگ هستند. خامنه ای و نتانیاهو عامل کشتار و بی خانمانی هزاران هزار کشته و در به در شدن انسان هایی هستند که ریشه اش به چندین دهه پیش باز می گردد و ابزار و قدرت آنها تنها سلاح های کشتار جمعی و با افراد ناآگاهی است که فرمانبردار شان هستند.


امروز جمهوری اسلامی با یکی از دست های جنگ افروزش که حماس نام دارد به کشتار انسان هایی دست می زند که هیچ گونه گناهی ندارند جز اینکه در منطقه ای به نام کیبوتص نیراوز یا بئری در گوشه ای از اسرائیل زندگی می کردند، آنان را با بی رحمی می کشد، می سوزاند، تجاوز می کند و گروگان می گیرد.


آن یکی ( نتانیاهو ) با شکل فجیع تری پاسخ میدهد و چون از حمایت رهبران سیاسی غربی و یا کوتوله های سیاسی حاکم بر نیم از جهان برخوردار است در ازای ۱۴۰۰ نفر بیشتر از ۱۰۰۰۰ نفر را تا امروز می کشد و بیش از یک میلیون نفر را بی خانمان می کند و به جای ۲۳۹ نفر، هزاران را گروگان می گیرد و بدین شکل بازی مرگ همچنان ادامه پیدا می کند و ناقوسش به تهدیدی برای جهانیان می انجامد.


آیا صدای ناقوس جنگ می تواند خاموش شود ؟


اگر من و ما و مردمان زیر یوغ این رهبران جنایتکار چه مسلمان و چه یهودی و …، به جای هیجان و مرگ بر این و مرگ بر آن کمی به خرد فردی و جمعی خود نگاه کنیم بی تردید می توانیم از شّر این دو هیولایی که مغز بیمارشان تنها به کشتار و بی خانمانی و خانمان براندازی مردم منطقه می اندیشد رهایی یابیم و جهان و جهانیان را نیز از این تهدید به رهانیم.


در آخرین نظرسنجی که در اسرائیل انجام شده است آقای نتانیاهو تنها از ۲۷ درصد حمایت مردم برخوردار است و برای ادامه جنایت هایش نیازمند حداقل ۵۱٪ آرای مردم اسرائیل می باشد و بدین شکل ادامه دار نخواهد بود، در آن سوی نیز آقای خامنه ای بنا بر دیدگاه های حتا نزدیکانش بیشتر از ۹۰٪ مخالفانی است که به دنبال سرنگونی کلیت، تمامیت و موجودیت این رژیم هستند و در نهایت قادر به ادامه نخواهد بود و ناگزیر ادامه دار نخواهد بود.


پیش بینی من در مقاله ای که در ۲۴ خرداد ۱۳۸۸ نوشته ام مبنای کودتایی است که از سوی سپاه به انجام خواهد رسید، این مقاله در چهار پرده تنظیم شده است که اگر تهدید و حمله به ایران شکل واقعی تری به خود بگیرد، سپاه و چند نفر از فرماندهانش با کُشتن تعدادی از آخوند های سرشناس اعلام حکومت نظامی می کنند و تنها خامنه ای را در یک قفس طلایی همانگونه که قطب زاده می خواست در مورد خمینی رفتار کند خواهند گفت که امام خامنه ای دستور داده اند که …، و در نهایت با سازش بلافاصله با آمریکا حکومت پاسداران برای مدتی شکل پیدا خواهد کرد.


پیشنهاد


پیشنهاد این است که با کنار گذاشتن مسائل فرعی و تنها برای رهایی از این ننگ و حقارت با هم به گفتگو و تبادل نظر بپردازیم و فارغ از اینکه راست هستیم یا چپ، ملی هستیم و یا مذهبی، کُرد هستیم یا ترک و بلوچ و لُر و عرب ایرانی و یا …، با توجه به اینکه ما باید بتوانیم به یک حداقل آزادی و دموکراسی دست یابیم تا بتوانیم تحولات گسترده و شگرفی را در زمینه های مختلف در کشورمان ایجاد کنیم راهی جز این نخواهیم داشت که در کنار یکدیگر قرار بگیریم و به عمق مسئله و ریشه های مشکلات مان نگاه کنیم و با همفکری و کمک یکدیگر در داخل و خارج از کشور به امروز و فردای ایران مان بپردازیم.


با امید به اینکه امروز و پس از چهل و چهار سال ننگ و حقارت و با نگاه به نقاط و ویژگی های مثبت یکدیگر که بسیار زیاد هم هست، در کنار همدیگر قرار بگیریم و خط قرمزی را بر نفرت ها و پراکندگی های مان بکشیم ، بلکه راهی باشد که امیدهای ما به آینده روشنی برای امروز و فردای ما و فرزندانمان بیانجامد.


باور بسیار من بر اینست که جنبش منتهی به انقلاب زن، زندگی آزادی با دختران و زنان و جوانانش و با حمایت گُسترده مردمی که بیشتر از ۱۰۰ سال است برای برابری و آزادی تلاش کرده اند هر آنچه زودتر سرانجامی برای مردم ایران خواهد داشت و تمامی ما را از این ننگ و حقارت نجات خواهد بخشید.


ایران فرزندانش را صدا کرده است، پاسخگویش باشیم.